دعوای تقابل و مرجع رسیدگی به آن
دعوای تقابل و مرجع رسیدگی به آن
دادخواست دعوای تقابل باید در دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوای اصلی را دارد مطرح شود. در صورتیکه دعوا در شورای حل اختلاف باشد، باید در شورا مطرح شود. اگر در دادگاه باشد، دعوای متقابل نیز باید در همان دادگاه مطرح شود. اگر دادخواست دعوای متقابل بر اساس شرایط لازم مطرح نشود و از جهتی دیگر با هم ارتباط کامل نداشته باشند، در این صورت دادگاه اقدام به تفکیک دعاوی مطرح شده میکند. در صورتیکه خود دارای صلاحیت محلی و ذاتی برای رسیدگی به دادخواست متقابل باشد، به طور جداگانه رسیدگی می کند.
تکلیف دادگاه در برابر دعوای متقابل
در دعوای متقابل، دادگاه موظف است علاوه بر رسیدگی به دعوای اصلی، به دعوای متقابل نیز رسیدگی کند. دعوای متقابل معمولاً توسط خوانده دعوای اصلی علیه خواهان مطرح میشود و باید ارتباط موضوعی با دعوای اصلی داشته باشد. دادگاه در این شرایط باید هر دو دعوا را به صورت همزمان بررسی کرده و حکم مقتضی صادر کند. در صورت عدم ارتباط دعوای متقابل با دعوای اصلی، دادگاه ممکن است دعوای متقابل را به صورت جداگانه رسیدگی کند. هدف از رسیدگی همزمان، جلوگیری از صدور احکام متضاد و تسریع در حل و فصل اختلافات است.
نمونه دادخواست تقابل
نمونه دادخواست تقابل در مواردی استفاده میشود که یکی از طرفین دعوی، به منظور جلوگیری از تصمیمگیری یکجانبه دادگاه، به طرح دعوی متقابل میپردازد. این دادخواست معمولاً شامل اطلاعاتی مانند مشخصات خواهان و خوانده، موضوع دعوی، دلایل و مستندات قانونی مربوط به تقابل، و درخواستهایی است که طرف تقابل به دادگاه ارائه میدهد. هدف اصلی از این نوع دادخواست، ایجاد توازن در رسیدگی به دعوی و امکان دفاع از حقوق طرف تقابل است. به عنوان مثال، اگر خواهان اصلی ادعایی مطرح کند، خوانده میتواند با ارائه دادخواست تقابل، ادعاهای خود را نیز مطرح کند.
پنج نمونه دعوای تقابل
دعوی تقابل، دفاعی است که خوانده در پاسخ به دعوای اصلی مطرح میکند. نمونههای دعوای تقابل شامل موارد زیر است:
الزام به تنظیم سند رسمی در مقابل دعوای *خروج از ملک.
دعوای استرداد وجه در برابر دعوای الزام به تحویل کالا.
تعدیل اجارهبها در مقابل دعوای تخلیه ملک اجارهای.
دعوای ابطال قرارداد در برابر دعوای مطالبه خسارت ناشی از قرارداد.
اعتراض به الزام پرداخت در مقابل دعوای مطالبه مهریه.
در این دعاوی، ارتباط مستقیم بین دعوای اصلی و دعوای تقابل وجود دارد.
در این مقاله به موضوعات ذیل پرداخته شده است:
- دعوای تقابل، شرایط دعوای تقابل
- دعوای متقابل با موضوع اصلی دارای یک منشاء، با دعوای اصلی دارای ارتباط کامل
- تکلیف دادگاه در مورد دعوای متقابل
- دعوای متقابل در مرحله واخواهی ،در مرحله تجدیدنظر
- مهلت قانونی طرح دعوای تقابل
- شرایط رد دعوای متقابل، مستندات قانونی ،هزینه دادرسی
- اشخاص دارای حق طرح دعوای متقابل، مرجع صالح رسیدگی
- نظریه مشورتی قوه قضائیه
- رأی وحدت رویه دیوان عالی کشورشماره 722 در مورد قابلیت استماع دعوی اعسار که مدیون در اثناء رسیدگی به دعوی داین مطرح کرده است.
- وکیل پایه یک دادگستری گروه حقوقی آساک
دعوای تقابل
دعوایی است که خوانده در برابر خواهان مطرح می کند و پاسخ خواهان را بدین وسیله می دهد و یا ممکن است بدین واسطه ادعای جدیدی را مطرح نماید و الزام خوانده را به انجام امری بخواهد. این دعوا در مرحله بدوی قابل طرح است. بدین صورت که خواهان دعوایی راعلیه خوانده مطرح می نماید و سپس خوانده با دلایلی که ارائه می دهد در مقابل ادعای خواهان طرح دعوا می کند.
شرایط دعوای تقابل
شرایط مطرح کردن این دعوا شامل موارد ذیل است:
- موضوع مطروحه باید با موضوع اصلی ناشی از یک منشاء باشد.
- موضوع مطروحه باید با موضوع اصلی ارتباط کامل داشته باشد.
دعوای متقابل با موضوع اصلی دارای یک منشاء
یک منشاء بودن بدین معناست که ریشه هر دو دعوا یک چیز باشد. خواهان نسبت به خواسته اصلی دادخواست اجاره مطرح می کند. در صورتیکه خواهان خواسته ای با عنوان غصب در مقابل دعوای اجاره خواهان مطرح نماید، چنین دعوایی عنوان دعوای تقابل را ندارد. زیرا منشاء هر دو دعوا یک چیز نیست. در صورتیکه خواهان دعوایی با عنوان الزام موجر به تنظیم قرارداد اجاره اجاره رسمی مطرح نماید و خوانده دعوایی تحت عنوان تخلیه مستاجر از بابت تعدی و تفریط مطرح نماید به جهت منشاء واحد هر دو دعوا، دادگاه به دادخواست دعوای تقابل در همان دادگاه رسیدگی می نماید.
دعوای متقابل با دعوای اصلی دارای ارتباط کامل
منظور از ارتباط بین دعوای اصلی و دعوای مطرح شده از سوی خوانده این است که اتخاذ تصمیم در هر کدام از دعاوی در دیگری موثر باشد. ممکن است خواهان دعوایی تحت عنوان الزام خوانده به سند رسمی ملکی اقامه نماید و در این بین خوانده دعوایی با عنوان ابطال معامله مطرح نماید. در صورت ابطال معامله، دعوای الزام به تنظیم سند رسمی نیز منتفی میشود و بین این دو دعوا ارتباط کامل وجود دارد.
تکلیف دادگاه در مورد دعوای متقابل
زمانیکه دعوایی توسط خواهان مطرح می شود، خوانده می تواند برطبق دادخواستی بر دعوای خوانده این دعوا را مطرح نماید. در این مواقع دادگاهی که به دعوای اصلی رسیدگی می نماید. در صورتیکه صلاحیت ذاتی داشته باشد، به صورت توما به دعوای متقابل خوانده نیز رسیدگی می کند. در صورتیکه دادگاه رسیدگی کننده به دعوای اصلی تشخیص دهد که دعوای مطرح شده توسط خوانده، شرایط اقامه دعوای تقابل را ندارد، اما دادگاه رسیدگی کننده صلاحیت ذاتی و محلی در رسیدگی را دارا می باشد بایستی به دعوای مطروحه توسط خوانده به صورت جداگانه رسیدگی نماید. دعاوی مانند تهاتر، صلح ، فسخ، رد خواسته در کل دعاوی که جهت دفاع از دعوای اصلی مطرح میشوند, عنوان دعوای تقابل را دارا نمی باشند و از این جهت نیازی به تقدیم دادخواست جداگانه ندارند و دادگاه به عنوان دفاعیات خوانده به آن رسیدگی می کند.
دعوی تقابل در مرحله تجدیدنظر
دعوی تقابل در مرحله تجدیدنظر به معنای ارائه دعوی جدید یا ادعای متقابل از سوی یکی از طرفین دعوی اصلی در دادگاه تجدیدنظر است. این اقدام به منظور دفاع از حقوق خود و ایجاد توازن در فرآیند قضائی انجام میشود. در این مرحله، طرفی که به رأی اولیه معترض است، میتواند ادعای جدیدی را مطرح کند که به نوعی با دعوی اصلی مرتبط است. این امر میتواند شامل درخواستهای خسارت یا ادعاهای مربوط به حقوقی باشد که در مرحله اول به آنها پرداخته نشده است. بهطور کلی، دعوی تقابل در تجدیدنظر موجب افزایش شفافیت و انصاف در رسیدگیهای قضائی میشود.
نمونه دادخواست تقابل الزام به ایفای تعهد
نمونه دادخواست تقابل الزام به ایفای تعهد، مستند به ماده ۲۸۲ قانون مدنی، به منظور درخواست از دادگاه برای الزام یک طرف به اجرای تعهدات قراردادی تنظیم میشود. در این دادخواست، خواهان باید جزئیات قرارداد، نوع تعهد، تاریخ و مبلغ مورد نظر را به دقت بیان کند. همچنین، دلایل عدم اجرای تعهد از سوی خوانده و آثار ناشی از این عدم اجرا باید توضیح داده شود. مدارک و مستندات مربوط به قرارداد، گواهیها و شهادت شهود نیز به همراه دادخواست ارائه میشود تا دلیل موجه بودن خواسته تقویت گردد.
نمونه دادخواست دعوای متقابل
دعوی متقابل به معنای طرح یک درخواست حقوقی از سوی خوانده علیه خواهان است. این نوع دعوی معمولاً در پاسخ به یک دعوی اصلی مطرح میشود و هدف آن دفاع از حقوق خوانده و جبران خسارتهای وارد شده به وی است. نمونه دادخواست دعوای متقابل باید شامل اطلاعات هویتی طرفین، شرح دقیق موضوع دعوی، ادله و مستندات لازم، و خواستههای مشخص باشد. همچنین، ذکر دلایل قانونی و مستندات حمایتی، به تقویت موقعیت خوانده کمک میکند. در نهایت، به امضای خواهان دعوای متقابل و تاریخ تنظیم آن نیاز است تا به رسمیت شناخته شود.
شکایت متقابل در دادسرا
شکایت متقابل در دادسرا به معنای ارائه شکایت توسط شخصی است که علیه او شکایت شده است. این نوع شکایت به فرد اجازه میدهد تا به ادعاهای مطرحشده علیه خود پاسخ دهد و در عین حال، ادعاهایی را نیز علیه شاکی اصلی مطرح کند. شکایت متقابل معمولاً در مواردی انجام میشود که متهم معتقد است شاکی بهطور نادرست و به قصد لطمه زدن به او شکایت کرده است. برای ثبت شکایت متقابل، فرد باید مستندات و دلایل خود را ارائه دهد و دادسرا پس از بررسی موارد، تصمیمگیری خواهد کرد.
نمونه شکایت متقابل کیفری
شکایت متقابل کیفری به معنای ارائه شکایت از سوی متهم در برابر شاکی است. این نوع شکایت زمانی مطرح میشود که فرد متهم به اعمالی که او را متهم کردهاند، واکنش نشان دهد و ادعا کند که شاکی نیز مرتکب جرم شده است. در این مورد، متهم باید دلایل و شواهدی ارائه دهد که نشان دهد رفتار شاکی، قابل پیگرد قانونی است. این شکایت معمولاً در همان پروندهای که شاکی اولیه مطرح کرده، ارائه میشود و میتواند به پیچیدگیهای قانونی و بررسیهای بیشتری منجر شود. هدف از شکایت متقابل، دفاع از حقوق متهم و تأسیس حقیقت است.
هزینه دادخواست تقابل
هزینه دادخواست تقابل به مخارجی اشاره دارد که طرفین دعوی باید برای ارائه دادخواست تقابل به دادگاه پرداخت کنند. این هزینهها شامل هزینههای دادرسی، حقالوکاله و سایر مخارج مربوط به پرونده است. دادخواست تقابل زمانی مطرح میشود که یکی از طرفین در جریان یک دعوی، ادعای متقابلی علیه طرف دیگر دارد. هزینههای مربوط به این دادخواست ممکن است بسته به نوع و پیچیدگی پرونده، متفاوت باشد. همچنین، اگر دادگاه به نفع یکی از طرفین رای دهد، ممکن است هزینهها بر اساس قانون بر عهده طرف باخته قرار گیرد.
دعوای متقابل در مرحله واخواهی
واخواهی یکی از مراحل رسیدگی در دادگاه است و مربوط به زمانی است که خوانده به دلیل اینکه ابلاغ به وی نرسیده است و یا ابلاغ به صورت قانونی بوده است، در مرحله بدوی و یا تجدیدنظر حضور نیابد و دفاعیات خود را مطرح نکند و هیج لایحه دفاعیه ای نیز به دادگاه ارائه ندهد. قانون فرصتی مجدد به وی جهت بیان دفاعیات اعطا نموده است که این فرصت را مرحله واخواهی می نامند. در مرحله واخواهی خوانده می تواند دفاعیات خویش را مطرح کند. اما دعوای تقابل در مرحله واخواهی قابل مطرح شدن نیست.
دعوای تقابل در مرحله تجدیدنظر
مرحله تجدیدنظر مرحله ای از دادرسی است که در آن هریک از طرفین که معترض به رای بدوی باشند می توانند به رای صادره اعتراض کنند. اگر دعوایی در مرحله بدوی اقامه شود و خوانده در این مرحله به رای صادره از مرحله بدوی معترض نباشد، رای صادره قطعی می شود. اما ممکن است هریک از طرفین نیز به این موضوع معترض باشد که در این مواقع در مرحله تجدیدنظر رای صادره دوباره مورد بررسی قرار می گیرد. ممکن است رای مرحله بدوی تایید و یا رد شود که در صورت رد، دادگاه تجدید نظر دوباره به موضوع رسیدگی می نماید اما در مورد طرح دعوای تقابل در مرحله تجدید نظر بین حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد اما با توجه به اینکه امکان اقامه دعوای جلب ثالث در مرحله تجدید نظر وجود دارد با توجه به نزدیکی این دو دعوا، نظر بر این است که امکان طرح دعوای تقابل نیز در این مرحله وجود دارد.
مهلت قانونی طرح دعوای متقابل
دعوای تقابل بعد از طرح دعوای خواهان توسط خوانده مطرح می شود و خوانده دعوای تقابل فقط تا پایان جلسه اول دادرسی فرصت جهت طرح این دعوا را دارد.
شرایط رد دعوای متقابل
در صورتی دعوای تقابل خوانده در برابر خواهان مورد قبول واقع می شود که شرایط دعوای تقابل را داشته باشد. در غیر این صورت چنانچه دعوای تقابل با دعوای اصلی دارای ارتباط کامل و یا ناشی از یک منشاء نباشد رد میشود. دادخواست دعوای تقابل باید شرایط عمومی دادخواست اصلی را دارا باشد و در غیر این صورت نیز دادخواست تقابل مورد قبول واقع نمیشود.
مستندات قانونی در مورد دعوای متقابل
- -خوانده می تواند در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا نماید. چنین دعوایی در صورتی که با دعوای اصلی ناشی از یک منشاء بوده یا ارتباط کامل داشته باشد، دعوای متقابل نامیده شده و تواما رسیدگی می شود و چنانچه دعوای متقابل نباشد، در دادگاه صالح به طور جداگانه رسیدگی خواهد شد. بین دو دعوا وقتی ارتباط کامل موجود است که اتخاذ تصمیم در هر یک موثر در دیگری باشد.
- -دادخواست دعوای متقابل باید تا پایان اولین جلسه دادرسی تقدیم شود و اگر خواهان دعوای متقابل را در جلسه دادرسی اقامه نماید، خوانده می تواند برای تهیه پاسخ و ادله خود تاخیر جلسه را درخواست نماید. شرایط و موارد رد یا ابطال دادخواست همانند مقررات دادخواست اصلی خواهد بود.
- -هر دعوایی که در اثنای رسیدگی به دعوای دیگر از طرف خواهان یا خوانده یا شخص ثالث یا از طرف متداعیین اصلی بر ثالث اقامه شود دعوای طاری نامیده می شود. این دعوا اگر با دعوای اصلی مرتبط یا دارای یک منشاء باشد، در دادگاهی اقامه می شود که دعوای اصلی در آنجا اقامه شده است.
هزینه دادرسی در دعوای متقابل
با توجه به اینکه دعوای متقابل خود یک دادخواست کامل می باشد، در این صورت باید با توجه به موضوع دعوا، هزینه دادرسی دادخواست دعوی متقابل با توجه به مالی و غیرمالی بودن آن پرداخت شود.
اشخاص دارای حق طرح دعوای متقابل
برطبق ماده ۱۴۱ قانون آیین دادرسی مدنی، خوانده میتواند در مقابل ادعای خواهان اقامه دعوا کند. دعوا متقابل باید الزاماً از سوی خوانده دعوا مطرح شود. خوانده شخصی است که دعوا علیه او اقامه شده که میتواند در مقام دفاع، نسبت به اقامه دعوا متقابل اقدام کند. برطبق ماده ۱۳۹ قانون آیین دادرسی مدنی شخص ثالثی که جلب میشود، خوانده شمرده میشود و تمام مقررات راجع به خوانده درباره وی جاری است. مجلوب ثالث نیز میتواند نسبت به اقامه دعوای متقابل علیه جالب اقدام کند. مگر اینکه جلب وی را برای تقویت موضع خود جلب نموده باشد که در این که صورت حکم آن با موردی شخص ثالث برای تقویت موضع یکی از اصحاب دعوا وارد دعوا میشود یکی است.
مرجع صالح رسیدگی به دعوای متقابل
دادخواست دعوای متقابل باید به همان دادگاهی که صلاحیت رسیدگی به دعوی اصلی را دارد مطرح شود. اگرچه صلاحیت محلی دعوای متقابل رعایت نشده باشد و این یکی از موارد خاص برخلاف صلاحیت محلی است. در صورتیکه دعوا در شورای حل اختلاف باشد، باید در شورا مطرح شود. اگر در دادگاه باشد دعوای متقابل نیز باید در همان دادگاه مطرح شود. اگر دادخواست دعوی متقابل بر اساس شرایط لازم مطرح نشود و از جهتی دیگر با هم ارتباط کامل نداشته باشند، در این صورت دادگاه اقدام به تفکیک دعاوی مطرح شده می کند. در صورتیکه خود دارای صلاحیت محلی و ذاتی برای رسیدگی به دادخواست متقابل باشد، به طور جداگانه رسیدگی می کند.
نظریه مشورتی قوه قضائیه
هرگاه در قرارداد، طرفین انجام تعهداتی نسبت به یکدیگر را توافق کرده باشند، چنانچه یکی از طرفها دادخواست الزام به انجام تعهدات طرف مقابل را بخواهد و خوانده در دفاع از خویش اظهار بدارد که خواهان تعهدش را انجام تا خوانده نیز تعهدش را انجام دهد، آیا دعوای خواهان قابلیت رسیدگی و استماع دارد یا خیر؟
نظریه مشورتی:
درصورتیکه انجام تعهد یک طرف قرارداد در قبال انجام تعهدات طرف دیگر باشد و دادگاه احراز نماید که به رغم آمادگی خواهان برای اجرای تعهدات خود خوانده از انجام تعهدات متقابل خودداری نموده است، صدور حکم بر الزام خوانده به انجام تعهد در قبال ایفای تعهدات از طرف خواهان بلامانع است و نیاز به دادخواست تقابل ندارد.
رأی وحدت رویه دیوان عالی کشورشماره 722 در مورد قابلیت استماع دعوی اعسار که مدیون در اثناء رسیدگی به دعوی داین مطرح کرده است.
برطبق ماده 24 قانون آیین دادرسی مدنی و لحاظ مقررات قانون اعسار این است که دعوای اعسار که مدیون در اثناء رسیدگی به دعوای داین مطرح کرده است، قابل استماع است و دادگاه به لحاظ ارتباط آنها باید به هر دو دعوا یکجا رسیدگی و پس از صدور حکم بر محکومیت مدیون در مورد دعوای اعسار وی نیز رأی مقتضی صادر کند.
وکیل پایه یک دادگستری گروه حقوقی آساک
استفاده از مشاوره حقوقی وکیل متخصص و باتجربه در تمام مراحل رسیدگی پرونده های حقوقی و کیفری از اهمیت زیادی برخوردار است. زیرا با انتخاب وکیل و مشاوره حقوقی قبل ازهر اقدام قانونی در وقت و هزینه های دادرسی صرفه جویی میشود و حق و حقوق موکل ضایع نمی شود.
گروه وکلای حقوقی آساک مجموعه ای متخصص از وکلای دادگستری، کارشناسان ارشد حقوق و حقوقدانان می باشد که با ارائه مشاوره های تخصصی، قبول وکالت و مشاوره در دعاوی حقوقی را بر عهده می گیرند.
سئوالات و مشکلات حقوقی خود را با وکیل دادگستری تهران، وکیل دادگستری مشهد، وکیل دادگستری قم، وکیل دادگستری کرج مربوط به وکلای گروه حقوقی آساک مطرح نمائید تا در کوتاهترین زمان ممکن پاسخگوی شما باشند.